۱۳۹۱ مرداد ۹, دوشنبه

ما ازینا نیستیم ، ما ازوناشیم

کم کم در حال تبدیل شدن به نماد اندیشه صفرویکی هستیم

می اندیشد جمهوری اسلامی ایران شاه خدابیامرز را با آن وضعیت از ایران فراری داد ( خودش که فرار نکرد ) و بعد هم ساقطش کرد ، پس ما طرفدار شاه خدابیامرز هستیم ، بالاخره حداقل اون موقع بی حجاب بودیم و عرق میخوردیم تو لاله زار، گور بابای روشنفکرا و چپی ها و ملی مذهبی ها و کمونیستا و .... 

می اندیشد جمهوری اسلامی که خوب است چون می خواد مشعل رو بده دست امام زمان ، دروغ هم که نمیگه چون اسلامیه ، خب حالا چی میگه ؟ میگه یک مقداری خس و خاشاک که به صورت اتفاقی تروریست هم هستن کمی شلوغ کردن که اصلا مهم هم نیست ، پس من هم شب راحت سر به بالین میزارم چون به گفته بیست و سی پدر مهربان ملت غیور سوریه مثل شیر از حکومت بیش از حد دموکراتیک سوریه محافظت میکنه .

می اندیشد فارس نیوز که دروغ میگه ، هر روز هم که بیشتر گندش در میاد ، بودجه اش رو هم که سپاه تامین میکنه ، حالا کدوم رسانه مرد و مردونه بدون حمایت مالی هیچ حکومتی در مقابل این دروغگوهای کثیف وایساده ؟ خب معلومه ، بی بی سی فارسی    ، پس ازین به بعد هرچی بی بی سی بگه چشم و گوش بسته قبول میکنم حتی اگه به شکل ضایعی تمام وقت اخبار بی مزه و آب دوغ خیاری مربوط به ملکه و شوهرش و نوه هاش و .... رو پوشش بده ، حتما مهمه دیگه ، آخه بی بی سی میگه .

از اون طرف یک سری صبح که از خواب بیدار میشن روزنامه کیهان می خرن ، بعد کانال یک تا شب ، شب بیست و سی ، آخر شب هم سایت های خبرگزاری فارس و خبرگزاری مهر و رجا نیوز و .... که خدای نکرده یک وقت ذره ای از حمایت بی دریغشون از حکومت مطقه ولی فقیه کم نشه ، آخه مگه نمیدونین ؟ نماز بدون اعتقاد به اصل ولایت فقیه باطله

هر روز باور ملت ما به این قضیه کمتر میشود که دوست دوست ما حتما دوست ما نیست و دشمن دشمن ما هم حتما دوست ما نیست و ....

۱۳۹۱ مرداد ۷, شنبه

این خواست خداست

اگرحال ما ایرانیان این است ، نه به خاطر این حکومت است و نه به خاطر آن ، خودمانیم که مراممان سرنوشتمان را میسازد ، آدم میشناسم که خود اهل گوشت خوردن نیست اما چون مرغ نایاب است ، مرغ میخرد برای مهمانش تا نگویند ندارد ، آدم میشناسم که غذا ندارد بخورد میگوید این خواست خداست ، خدایا شکرت برای این سفره خالی


خواست خداست که یکی از صبح تا شب در سواحل هاوایی آفتاب میگیرد و فقط لذت بردن را آموخته؟  و انصافا به خاطر نوع زندگی و شرایطی که در آن بزرگ شده ، آزارش هم به کسی نرسیده ( پس طبق تصور مذهبیون بهانه ای هم برای به جهنم انداختنش وجود ندارد ، پدر و مادر متدینی هم که نداشته تا یادش دهند که بچه برو لباس تنت کن جلو غریبه ، کاری هم به کسی نداشته ، فقط تفریح کرده حیوونی ) 
در مقابل خواست خداست که یکی از زور گشنگی دزدی میکند و در حین دزدی هم برای اینکه صاحبخانه با بیل افتاده دنبالش مجبور به قتلش میشود و حالا خر بیار و باقالی بار کن ، خدا خواسته که پدرش معتاد باشد و کلی هم بچه پس انداخته و خرجشان را نداده‌ ؟

راستی یادم رفت ، این خواست خداست که مرغ بخورید یا نخورید ؟ باشد یا نباشد  سر سفره هایتان ؟



اگه این خواست خداست که این خدا رو نشونم بدین تا کمی در این مورد با حضرت ایشون صحبت کنم و تکلیفم رو معلوم کنم