۱۳۹۱ خرداد ۷, یکشنبه

پول ایرانی برای قتل عام کودکان سوری

اتفاق عجیبی نیست که سیاستمداران دروغ بگویند ، عجیب نیست که یک دیکتاتور در مقابل دیدگان یک ملت که با تمام وجود دیکتاتوری را لمس میکنند صحبت از میزان آزادی در کشورش کند ، این نیز عجیب نیست که عده ای به خاطر منافعشان و وابستگی ای که به حکومت دارند مجیزش را بگویند .
اما عجیب است در این دوره و زمانه که حجم اطلاعات و اخبار مردمی که خارج از محدوده رسانه ها و در واقع به صورت خام دست به دست میشود ، انسانهایی در کنارمان زندگی میکنند که متعصبانه راه و روش سیاسی حاکمانشان را بدون کوچکترین تحلیلی نشخوار میکنند، تنها دلیلی که در خلوت خود با خود مرور میکنند و به وسیله آن خود را توجیه میکنند نقطه اشتراکشان در مذهب است ، باید این واقعیت تلخ را بپذیریم که در جوامعی همچون ایران که مذهب جایگاه ویژه ای در میان مردم دارد ، از دید این قشر مرام سیاسی حکومت و تمام تناقضاتی که در حرف و عمل حکومت دیده میشود مشروعیت دارند و حمایتی الهی از آن صورت میگیرد ، نمونه ای از این دوراهی که این افراد بدون کوچکترین تفکری مسیر مشخص شده توسط حکومت را انتخاب کرده اند ، اتفاقات اخیر در کشورهای عربی است .
در مصر انقلاب میشود ، حکومت مصر تعداد زیادی از مخالفان را سرکوب میکند و محکوم است ، رابطه اش با حکومت ایران هم که نیازی به توضیح ندارد ، پس این افراد به پشتیبانی از حکومت ، این انقلاب را تایید میکنند و مشکلی هم با این حرکت مردمی ندارند ، در لیبی نیز باز به همچنین ، با اینکه با شفافیت کامل نیروهای بین المللی از جمله ناتو و آمریکا همه گونه حمایتی را از این انقلاب میکنند بازهم پشت سر حکومت مذهبی مورد علاقه شان هستند و دلیلی بر تحلیل سیاسی این اتفاق نمیبینند ، این انقلاب هم خوب است چون قذافی بد است و با امام موسی صدر انچنان کرد که نباید میکرد، در بحرین اعتراضات مردمی اوج میگیرد و سرکوب و خفقان شدید از طرف حکومت ، ایرانیان شیعه هستند ، معترضان بحرینی هم شیعه ، حکومت ایران هم که چشم ندارد کشورهای عربی حوزه خلیج فارس راببیند ، پس همه با هم لبک گویان این سرکوب را محکوم میکنند ، تا اینجا حرف مردم ایران و حکومت با جامعه جهانی یکی است ، اما وقتی این موج مکزیکی انقلاب به سوریه میرسد همه چیز ناگهان تغییر میکند ، دیگر صحبت از حکومتی است که با تمام اختلافات شدید عقیدتی با حکومتی مذهبی همچون جمهوری اسلامی ایران و فقط به دلیل اینکه بهترین دوست این حکومت در معادلات سیاسی است ، تبدیل میشود به شخصیت مظلوم داستان ، هر روز فیلم هایی از سرکوب وحشیانه ، که حتی کلمه وحشیانه هم کمی لطیف است برای توصیفش را میبینیم و میبینند ، با تانک و ادوات سنگین نظامی در شهر ها و روستاها رژه میروند و به گلوله میبندند و ریز و درشت هم برایشان ندارد .

 این مردم همیشه در صحنه و لبیک گو که منتظر فتوا و دستور هستند نه به دنبال حقیقت ، ذره ای نمیاندیشند که اگر دغدغه مذهب تا این حد فرمانبردارشان کرده ، حکومتی که کودکان را در روز روشن قتل عام میکند اندیشه های مذهبی ندارد ، حکومتش شباهت زیادی به همان پهلوی ها دارد که از پدر به پسر منتقل شد و همان شاهنشاهی است با اسمی دیگر ، همانی که میگویند طاغوت ! اگر حلال و حرام اهمیت دارد پس این پول ایرانی است که میرود برای قتل عام کودکان سوری. 

دیکتاتورها با عملکردشان سرنوشتشان را رقم میزنند ، دیکتاتورهای مذهبی نه تنها سرنوشت خود ، بلکه سرنوشت مذهبی که بازیچه قرار میدهند را نیز رقم میزنند ، این پا منبری ها هم که همیشه هستند ، یکی برای پول ، یکی برای جهل و بی هویتی

کاریکاتور و متن : حنیف بهاری
خرداد ۱۳۹۱


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر