۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبه

وسع مهندسین انتخابات تا چه حد است ؟

بنا به گفته هاشمی ، دليل رد صلاحيت اش اطمينان به رأی هفتاد درصدی وی بوده ، حالا اين موضوع به شدت ذهنم را درگير كرده ، به اين نقل قول اعتماد ميكنم و عقيده دارم چنين نتيجه ای به دست می آمد ، چون اصولا اگر هاشمی در لحظه خالی بازی کند ، اما نشان داده که راوی بدی نیست .
هاشمی را اگر اصلاح طلب ندانيم ، اما حامی اصلاحات ميدانيم ، پس ما و همينطور جماعت به تنگ آمده از فقر و تورم هم كه بسيار زيادند رأی می داديم .
هاشمی از ديد اكثر مردم ايران مرد اصلاح وضع اقتصادی است ، يك عده وی را سردار سابق سازندگی ، عده ای اكبر شاه ، عده ای وی را صاحب نفوذ در بازار و بازار را همه كاره اقتصاد می دانند ، عده ای هم وی را سياستمداری آب زير كاه، موذی ، مصلحت انديش و البته پوست كلفت كه در اين راه صد جان دارد.
درادامه ميگويد كه اطمينان داشتند كه رأی می آورد و همه رشته هاشان پنبه می شود ، اين معنی دارد ، معنی اش این است که مهندسی انتخابات وجود دارد ولی نه به آن وسعتی كه همين انتخابات نصفه و نيمه را به خیمه شب بازی تبديل كند ، در سناريو دست كاری و دخل و تصرف می شود ، اما هنوز ساختار اصلی داستان همان است ، مفهوم ديگر كه البته از قبل به آن اعتقاد داشتم ، اين است كه در سال هشتاد و هشت تقلبی صورت گرفت اما نه به آن وسعت كه بگوييم احمدی نژاد رايی نداشت
(داشت ، ولی نه آنقدر)
مگر احمدی نژاد تفاوتی با دیگر رهبران پوپولیست دنیا دارد ؟ اگر در آمریکای جنوبی کسی می تواند مردم را با التهاب و هیجان سیر و همراه خود کند ، احمدی نژاد هم میتوانست و کرد .
در اين دعواهای بین احمدی نژاد و راست سنتی ، قبل از انتخابات ، گوشه ای از این واقعیت را دريافتيم ، احمدی نژاد افشا كرد كه هشت ميليون رأيی كه نيازی به آنها نداشته به آرأ اش اضافه شد، بماند که یک روده راست ندارد ، اما وقتی عصبانی میشود قابل تحمل تر است تا وقتی که موذیانه بگم بگم راه می اندازد ، هشت میلیون ، نه بیست و خورده ای .
نحوه رفتار آقايان پشت پرده مهندسی انتخابات اين را نشان می دهد كه اگر حجم آرأ از حدی فراتر باشد از عهده مخارج مهندسی اش بر نمی آيند و اگر كمتر از آن حد باشد ، هر چند هزينه دارد ، اما به هزينه اش می ارزد.
با تمام بغضی كه از مرور دوران رياست جمهوری هاشمی و فضای سياه آن دوران دارم ، قصد داشتم به ايشان رأی دهم چون قطره ای بودم در اين جمع تحول خواه ، بعد از رد صلاحيت ايشان سوالات زيادی در ذهنم شكل گرفت كه البته هنوز برای تعدادی از آنها جوابی پيدا نكرده ام ، اما كليدی ترين جواب اين بود كه گرفتم ، نيازی به بيان زاويه زیاد ديدگاهم با روحانی نيست كه مسأله مشترك همه ماست ، اما اگر واقع بين باشيم ، حتی در حد شعار و وعده ، وعده هايی بس جسورانه تر و شيرين تر از ديگر سران اصلاحات داده است ، حتی بيشتر و با صلابت تر از كسی كه هشت سال رييس جمهور منتخبم بود .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر